ایرانیان در طول تاریخ همواره تربیت و اخلاقیات را به عنوان با ارزشترین خصوصیات یک فرد برمیشمردند. در ابتدا تربیت و آموزش بر مبنای اصول اولیه زندگی، طبیعت و جغرافیای محیط انجام میگرفت. به تدریج در قرون و اعصار مختلف، وابسته به اوضاع و شرایط کشور و حکومتها و قوانین مختلف، شیوه آموزش و پرورش نیز دستخوش تغییراتی شد. این تحولات و دگرگونیها، آموزش و پرورش را به عنوان سرمنشاء و نقطه تبلور فرهنگ یک جامعه قرار داد که به وسیله آن میتوان قدرت تفکر و خلاقیت نهفته در یک کشور را شکوفا کرد. در مقاله حاضر، با نگاهی گذرا به تاریخچه آموزش و پرورش در ایران، به نقش و تأثیرات آن در اعصار و دورههای مختلف میپردازیم.
آموزش چیست؟
آموزش به مجموعه کارها و فعالیتهایی اطلاق میشود که با هدف یادگیری مطالبی معین و تحت یک دستورالعمل آموزشی انجام میگیرند. قواعد و نحوه آموزش، مهارت و قابلیتهای فرد را بالا برده و با پرورش قدرت تفکر، او را در جهت تعالی و پیشرفت هدایت خواهد کرد. فعالیتهای آموزشی از اهدافی پیروی میکنند که برخی از آنها عبارتند از: اهداف واحدهای درسی، اهداف عمومی، اهداف نظام مدارس محلی، اهداف منطقهای و اهداف ملی. اکثر نظریهپردازان بر این باورند که چهار جزء آموزگار، دانش آموز، موضوع درسی و گروه اجتماعی و محیط ارتباطی آنها از جمله ارکان اساسی آموزش به شمار میروند.
آموزش و پرورش
امروزه اصطلاح «آموزش و پرورش» کاربرد فراوانی دارد؛ در حالی که معنا و مفهوم دقیقی برای آن تعریف نشده است. در تعریف آموزش و پرورش میتوان بیان داشت که فقط منحصر به مدرسه و آموزش دروس خاصی نیست بلکه در مواردی مانند کارآموزی، تأدیب، اجتماعی کردن و… نیز به کار میرود. به دلیل اینکه مبنای دقیقی برای توضیح آموزشوپرورش در دست نیست، به بیان برخی از تعاریف در این زمینه میپردازیم:
- آموزش و پرورش عبارت است از فرایند هدایت و جهتدهی عمدی تجارب انسان (امیرحسین آریان پور)
- تربیت دارای سه جنبه آموزش، پرورش و بار آوردن است. آموزش، سپردن دانستنیها به دیگران است. پرورش، شکوفاندن و به کار آوردن تواناییهای درونی و استعدادهای طبیعی است. بار آوردن، پدید آوردن دگرگونیهای معینی است که ما آن را هدف میشماریم. (میرعبدالحسین نقیب زاده)
تاریخچه و دورههای تاریخی آموزش در ایران
تاریخچه آموزش و پرورش در ایران به عصر باستان و قوم آریایی برمیگردد. باستان شناسان در آثار به جا مانده از تخت جمشید، اسنادی یافتهاند که متعلق به زمان سلطنت داریوش یکم (سال 499 پیش از میلاد) بوده و عبارتی جالب توجه با این مضمون بر روی آن نقش بسته است: «پسران پارسی که متنها را رونویسی میکنند» و این یعنی پسران از کودکی به یادگیری خط میخی پارسی میپرداختند چون ایرانیان بر این باور بودند که دانش و ادب هر فرد، صفات و کردار نیک را به دنبال خواهد داشت. این در حالی است که در آن زمان، تنها برخی از کاتبان نزدیک به پادشاهان از این علم برخوردار بودند که در اکثر موارد هم برای ثبت فتوحات و کشورگشاییها از خط و نوشتار بهره میبردند. در اکثر پژوهشها، آموزش در ایران را به طور کلی در سه دوره پیش از ظهور اسلام، پس از ظهور اسلام و دوران معاصر بیان میکنند ولی ما در این مقاله با نگاهی موشکافانهتر، دورههای تاریخی آموزش در ایران را بنا به تحولات و دگرگونیهای سیستم آموزشی در چهار بخش جزئی، تشریح میکنیم که عبارتند از:
الف) عهد باستان (متشکل از دوره هخامنشیان و ساسانیان)
ب) هنگام پیدایش اسلام
ج) دوران پس از اسلام (حکومت قاجاریان)
د) دوران معاصر ایران (آموزش و پرورش نوین)
الف) تاریخچه آموزش و پرورش در ایران باستان
ایرانیان باستان (پیش از اسلام) پیوسته در طی تاریخ بر مقوله دانش و تربیت تأکید داشتند. در آن دوران، تربیت فرزندان به صورت غریزی و غیر ارادی نبود بلکه با مقصودی خاص و به منظور پرورش فردی مفید در جامعه، انجام میپذیرفت. اهداف تربیتی فرزندان در این دوره، به سه منظور صورت میگرفت:
- خدمت به جامعه و کشور
- خدمت به خانواده و به دوش کشیدن مسئولیتهای پدر و مادر
- تعالی و برتری نسبت به سایرین
البته ذکر این نکته ضروری است که در ایران باستان، هیچگاه بیش از 20 تا 30 درصد از جمعیت مردان بالغ (10 درصد کل جمعیت) قادر به خواندن و نوشتن نبودند. مهمترین تحولات در حوزه آموزش پیش از اسلام، مربوط به زمان حکومت هخامنشیان و ساسانیان است که در ادامه به بررسی مقوله آموزش در هر کدام از این دورهها خواهیم پرداخت.
1. تاریخچه آموزش در عهد هخامنشیان
در زمان هخامنشیان، کودکان از بدو تولد تا سن 5 الی 7 سالگی باید فقط نزد مادران خود و در محیط خانواده، آموزشهای ابتدایی و نحوه صحیح آداب زندگی را پشت سر میگذاشتند. پس از آن (5 الی 20 سالگی) برای ورود به مدرسه و آموزشهای همگانی مانند اسب سواری، تیراندازی و راستگویی آماده میشدند. ایرانیان باستان دروغ گفتن را بزرگترین گناه و توهین میپنداشتند و مهارت جنگیدن و جنگاوری را نشانی از مردانگی بر میشمردند. علاوه بر این، آموزشهای فرمان برداری، صبر و شکیبایی، عدالت و نظم و انضباط نیز در این دوره به نواجوانان و جوانان آموخته میشد. در عهد هخامنشی، آموزش و تعلیم توسط مُغان (مُغها) و روحانیان زرتشتی در آتشکدهها انجام میگرفت ولی به دستور داریوش اول، مدارسی هم برای آموزش علوم مختلف و فنون نظامی تأسیس گردید. در این دوران همانند سایر دورههای تاریخی ایران باستان، قشر و طبقهی خاصی از جامعه آموزش میدیدند و دانشآموزان در سه گروه تقسیمبندی میشدند که در ادامه آمده است:
1 – دانشآموزان خاص (شاهزادگان و بزرگزادگان که علوم جنگی، سیاسی و کشورداری به آنها تعلیم داده میشد.)
2 – دانشآموزان حرفهای (فرزندان موبدان، مغان، صنعتگران و پیشهوران که فن و حرفه پدری به آنها آموخته میشد.)
3 – دانشآموزان عمومی (فرزندان کارمندان دربار، بازرگانان و معلمان که مورد آموزش امور اداری، اقتصادی و فرهنگی قرار میگرفتند.)
2. تاریخچه آموزش در عهد ساسانیان
آموزش و پرورش در عهد ساسانی تقریباً همانند دوران هخامنشیان پیش رفت و موضوعاتی مانند اخلاق، مناعت نفس، جوانمردی، سلحشوری و وطنپرستی از مهمترین محورهای آموزش به حساب میآمد؛ مضاف بر اینها بخشهای دینی، تربیتبدنی، خواندن، نوشتن و حساب کردن نیز در دستور آموزههای پرورشی قرار میگرفت. در این دوران، شیوه آموزش و پرورش فرزندان به این صورت بود که در ابتدا برنامه تحصیلی و آموزشی و مدت آن مقرر میگشت و والدین در انتخاب آموزگار آزاد بودند، سپس دولت با فراهم ساختن کلیه ملزومات این مسیر، اهداف و عقاید مناسب و طبق سلیقه و صلاح کشور را در ساختار آموزشی القا میکرد. در دوره ساسانی به پیروی از دستورات زرتشت و با توجه به ذوق و علاقه مردم ایران زمین، آموزش و پرورش و همچنین کسب علم و دانش، نه تنها در سرتاسر کشور گسترش و رونق یافت بلکه آوازه فرهنگ و شیوه زندگی ایرانی به شرق و غرب نیز رسید. با استناد به شواهد، هنوز هم آموزش، کلیه اقشار جامعه را در بر نمیگرفت و در این دوره نیز محدود به اشراف و طبقات ممتاز جامعه بود. در زمان ساسانیان اقدامات گستردهای در زمینه آموزش انجام گرفت که تأسیس مدرسه «رها» در شهر نُصَیبین (شهری در جنوب ترکیه امروزی) از آن جمله بود. البته لازم به ذکر است که مهمترین مرکز علمی و آموزشی عهد باستان یعنی «دانشگاه گُندی شاپور» در دوره ساسانیان آغاز به کار کرد.
نخستین دانشگاه
یکی از مهمترین اقدامات در دوره ساسانیان (زمان حکومت خسرو انوشیروان) تأسیس دانشگاه «گُندی شاپور» در شهری به همین نام بود. این دانشگاه که به اشتباه جُندی شاپور خوانده میشود، در شمال استان خوزستان امروزی و حوالی شهرهای شوش، دزفول و شوشتر بنا شد. در سال 529 میلادی و به دنبال تعطیلی فرهنگستان (مدرسه فلسفه) آتن، دانشمندان و حکیمان یونانی به شهر گندی شاپور مهاجرت کردند و پادشاه وقتِ ساسانی با تکریم و احترام، آنها را پذیرفت. به تدریج دانشگاه گندی شاپور تبدیل به مجمعی گردید که دانشمندان ایرانی در کنار دانشمندان یونانی، هندی و رومی به فعالیتها و پژوهش های علمی میپرداختند. در این زمان، کتب ارزشمندی در دانشگاه گندی شاپور به زبان پهلوی ترجمه شدند که از آنها میتوان کلیله و دمنه، ویس و رامین، خداینامه و هزار افسانه را نام برد. خسرو انوشیروان در همین دوران بیمارستانی را بنا کرد و بدین ترتیب آموزش طب ایرانی، هندی و یونانی بیش از پیش رونق گرفت.
اهداف آموزش و پرورش در ایران باستان
در تاریخچه آموزش ایران آمده که اهداف و کلیات آموزش که در ایران باستان از اهمیت ویژهای برخوردار بودند به ترتیب در ذیل بیان میشوند:
- سیاسی (امنیت و کشورداری، روابط خارجی و ارتباط با همسایگان)
- جنگی (حفاظت از مرزها و حفظ آرامش داخلی کشور)
- دینی و اخلاقی (تزکیه نفس و ایمان تحت تعالیم زرتشت)
- اقتصادی (رفاه خانواده، توسعه صنعت و پیشه)
- نیرومندی (جوانمردی، راستی، پاک دلی و تندرستی)
ب) تاریخچه آموزش در اسلام
با ورود اسلام به ایران و به تبع آن اشاعه خط و زبان عربی، سیستم آموزشی تحت تاثیر آموزههای اسلامی قرار گرفت و زبان عربی در بین مردم آن زمان رواج یافت و کتابهای پهلوی نیز به زبان عربی ترجمه شدند. این روند ادامه داشت تا قرن پنجم هجری که نقطهی عطفی بود در تاریخ آموزش اسلامی. در سال 459 هجری قمری، «خواجه نظام الملک» نخستین مدرسه را در بغداد بنیان نهاد و به تدریج در نقاط مختلف جهان اسلام، مدارس دیگری نیز آغاز به کار کردند. در حقیقت تا پیش از این (سال 459 هجری قمری) از مکانهایی مانند مکتبخانهها، کاخها، خانههای دانشمندان، بیابان (بادیه) و مسجد برای آموزش و تدریس بهره میبردند.
ج) تاریخچه آموزش در دوران حکومت قاجار
در زمان حکومت قاجار و در پی جنگهای ایران و روسیه که منجر به از دست رفتن قسمتهای زیادی از کشور پهناور ایران شد؛ فرهیختگان کشور، علت شکست و ناکامی ایران را ناآگاهی از فنون و دانش بهروز دانستند. به همین جهت دولت مردان در سال 1231 هجری قمری پنج دانشجو را برای تحصیل و فراگیری علوم به کشور انگلستان فرستادند. این امر باعث شد تا در سال 1253 هجری قمری، نخستین نشریه ایران با نام «کاغذ اخبار» توسط میرزا صالح (یکی از آن پنج دانشجو) منتشر شود. همچنین میرزا حسن خان رشدیه را، در سال 1254 هجری قمری، به عنوان نخستین مدرسه نوین پایهگذاری کرد. در کنار تمام این وقایع، شاید بتوان تأسیس دارالفنون را مهمترین اتفاق این دوران قلمداد کرد.
دارُالفُنون
میرزا محمدتقی خان فراهانی ملقب به امیرکبیر که صدراعظمی ایران در دوره حکومت ناصرالدین شاه قاجار را بر عهده داشت، پس از سفری به روسیه متوجه شد که کشور ایران به یک مرکز آموزش عالی نیاز مبرم دارد. او تلاشهای فراوانی در این زمینه انجام داد و سرانجام در سال 1231 هجری شمسی، مرکزی برای آموزش علوم و فنون جدید تأسیس کرد که «دارُالفُنون» نام گرفت. البته امیرکبیر پیش از آغاز به کار رسمی این مرکز، توسط حکومت وقت دستگیر و به کاشان تبعید شد و هرگز گشایش این مؤسسه را به چشم ندید. برای تدریس در دارالفنون، ابتدا آموزگارانی از سرتاسر اروپا بهخصوص اتریش، به تهران آمدند، اولین دانشآموزان نیز صد نفر از فرزندان دولت مردان و طبقه اشراف بودند. برخی از رشتههای تحصیلی مانند پزشکی، داروسازی، مهندسی، نظامی و معدن در این مرکز تدریس میشدند. مرکز آموزشی دارالفنون، امکانات فراوانی را برای اهل علم فراهم میکرد که از آن جمله میتوان به آزمایشگاههای فیزیک، شیمی و داروسازی و همچنین یک کارخانه شیشه و بلور و یک چاپخانه اشاره کرد که دورهها و فعالیتهای عملی را برای دانشآموزان فراهم میساخت. اولین فرستنده تلگراف در ایران نیز توسط دانشجویان این مرکز و با سرپرستی یک استاد اتریشی به نام موسیو کرشیش (August Karl Krziz) ساخته شد و ارتباط از راه دور، شکل تازهای به خود گرفت.
د) تاریخچه آموزش در دوران معاصر ایران (آموزش و پرورش نوین)
تاریخچه آموزش و پرورش به شکل امروزی و به شیوهای نوین، با تأسیس مدرسه دارالفنون آغاز شد. از سال 1290 هجری شمسی، با تصویب قانون تعلیمات اجباری، آموزش و پرورش، حق رسمی کودکان و نوجوانان ایرانی شده است. بر مبنای این قانون، دولت وظیفه دارد هزینههای تحصیلی را تا دوره متوسطه و از طریق وزارت آموزش و پرورش فراهم کند. در اوایل قرن چهاردهم خورشیدی، سیستم آموزش ایران در جهت مدرنسازی، تغییرات فراوانی کرد، مدارس جای مکتب خانهها را گرفتند، محتوای کتابهای درسی بهروز گردید و تمامی افراد اعم از دختر و پسر باید به اجبار، مدرسه میرفتند. سپس محلی برای تربیت معلمین بنا شد که با همین نام، یعنی «دانشگاه تربیت معلم» شناخته میشود و پس از آن، دانشگاه تهران که عالیترین رتبه علمی را در آن زمان داشت، آغاز به کار کرد تا پسران و دختران پس از اتمام دوره دبیرستان، به دانشگاه بروند. مدارس اکابر برای آموزش بزرگسالان شروع به کار کردند و همچنین اعزام دانشجو به اروپا با هدف تربیت نیروهای لازم جهت در دست گرفتن امورات کشور آغاز شد. تحولات اجتماعی و اقتصادی در سال 1345 هجری شمسی، ساختار و برنامههای آموزشی را دچار دگرگونی کرد و اهداف و راهکارهای جدیدی در این راستا ارائه شد مانند: تأکید بر سوادآموزی و آموزش اجباری ابتدایی، پرورش نیروی انسانی ماهر و متخصص، پرورش سیاسی و اجتماعی، تأکید بر اخلاق و پرورش جسمی. به تدریج تغییراتی عمده در نظام آموزشی ایران به وجود آمد که شامل دورههای ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و پیش دانشگاهی بود و سرانجام از سال 1391 هجری شمسی تاکنون، آموزش در چهار دوره به شرح زیر انجام میگیرد:
- دوره آمادگی (یک سال)
- دوره ابتدایی (شش سال)
- دوره اول متوسطه (سه سال)
- دوره دوم متوسطه (سه سال)
به طور کلی در حال حاضر سازمانهای آموزشی کشور به شکل زیر دستهبندی میشوند:
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
- دانشگاهها
- آموزش و پرورش
- سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی
در این مقاله به مبحث آموزش و پرورش و تاریخچه پیدایش آن پرداختیم و در ادامه نهادهای وابسته به وزارت آموزش و پرورش را نام خواهیم برد:
- پژوهشکده تعلیم و تربیت
- شورای تحقیقات وزارت آموزش و پرورش
- سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی
- سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس
- انجمن اولیاء و مربیان
- نهضت سوادآموزی
- کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد)
- سازمان آموزش و پرورش استثنایی
شما میتوانید درباره پدیده جدید آموزش از راه دور در ایران بیشتر بخوانید.
نتیجهگیری درباره تاریخچه آموزش و پرورش در ایران
بنا بر دگرگونیها و تحولات حاصل شده در سیستم آموزش و پرورش، به نظر میرسد بهتر است پرورش فکری دانشآموزان به جهت بروز خلاقیتهای درونی، در مرکزیت توجه برنامهریزیها قرار گیرد. به پیروی از این هدف، شایسته است که با اتخاذ راهکارهایی نوین و تعدیل انتقال مفاهیم حجیم و تکراری، آموزش را از نمره محوری و افراد را از مدرکگرایی به دور کرد. بنیاد دانش در تلاش است که این هدف والا را به نحو احسن در استراتژیهای خود بگنجاند.
جروم برونر (Jerome Bruner) روانشناس آمریکایی میگوید: «مهم نیست که شاگردان چه میآموزند، بلکه مهم است که چگونه میآموزند.» با هدفگذاری بر روی پرورش فکری و فرهنگی افراد و همچنین تأدیب شخصیت والای انسانی، میتوان امیدوارانه به نسل آینده چشم دوخت.
منابع
- غیاثی، زهرا. شیرانی، فریده، (1394). نقش تعلیم و تربیت در بین سلسله های ایران باستان، از دیدگاه باستان شناسی، فصلنامه علمی تخصصی باستان شناسی ایران – واحد شوشتر
- گلشنی، سید علیرضا. پیروزان، هادی. دانش فرد، بابک، (1393). جندی شاپور مرکزی برای انتقال فرهنگها، مرکز تحقیقات طب سنتی و تاریخ طب، دانشگاه علوم پزشکی شیراز.
- باقری، اصغر. کریم اف، موسی، (1392). تحلیلی نقادانه از روند تاریخی آموزش عالی در ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، جامعه پژوهی فرهنگی، سال چهارم، شماره اول.
- نوری مجیری، مهرداد، (1391). آموزش و پرورش ایران از قرن اول تا تأسیس دارالفنون، فصلنامه رشد آموزش تاریخ، دوره چهاردهم، شماره 2.
- صافی، احمد، (1391). آموزش و پرورش ایران در صد سال گذشته، مجله رشد، آموزش راهنمایی تحصیلی، شمارهی دو، دوره ی 18.
- محمودیان، فاطمه، (1390). تاریخ آموزش و پرورش در ایران (دانشگاه تهران)، مجله رشد، شمارهی 8، دورهی 16.
- زرگران، آرمان. دانش آموز، سعید. محقق زاده، عبدالعلی، (1390). آموزش علوم پزشکی در ایران باستان، مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی.
- محمودیان، فاطمه، (1389). تاریخ آموزش و پرورش در ایران (ایران باستان)، مجله رشد، آموزش راهنمایی تحصیلی، شمارهی یک، دورهی 16.